سجی

وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا

سجی

وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا

۳ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

یکشنبه روز سختی بود...

خستگی کل هفته‌ی قبل تو تنم بود، بدن درد داشتم، تمام فکم هم از جراحی اخیر دندانم درد می‌کرد، تمام ساعاتی که تو آژانس بودم چشمم به ساعت بود و زمان نمی‌گذشت، خونه که رسیدم بهترین حس دنیا رو داشتم..نماز خواندم و خوابیدم، بدون اطلاع به همسر که رسیدم خونه، چشمامو که باز کردم ساعت یازده شب بود، بهتر بودم، با چشمان نیمه باز گوشی رو برداشتم که با حجم بالایی از تماس و پیام مواجه شدم، و این چنین شد که پس از کلی نگرانی از جانب همسر، ازم خواستن دیگه سرکار نرم و من از روز دوشنبه خانه نشین شدم باز! ( آخ که من چقدر تو خونه بودن رو دوست دارم!) درسته که غُرغُر کردم به همسر، اما خدا می‌دونه که چه اجبار شیرینی بود برام :))

روز دوشنبه بعد از ظهر از مسکو سفارش ترجمه داشتم، یه ترجمه با حجم بالا و زمان خیلی کم، ترجمه تمام شد با حقوقی بالاتر از یک ماه کار در آژانس!


+الحمدلله

اتفاق جدید زندگی من رفتن به سرِکار است!

مترجمی در یک آژانس هواپیمایی..

فعلا یه دوره‌ی آزمایشی هست که به هیچ وجه رضایت منو جلب نکرده برای ادامه‌ی این کار، دلیلش هم دوری راه ( سه ساعتم به رفت و آمد می‌گذره)، حقوق خیلی کم، کار نه چندان دلچسب اون هست که باعث میشه مدام خوابم بگیره، همسرمم دیگه شب‌ها نمی‌بینم چون باید زود بخوابم!

اعتراف می‌کنم که اتمام پس‌اندازم تنها انگیزه‌ی منِ برای کار کردن در اینجاست!!

هنوز بین بی‌پولی و تن دادن به کار نامناسب نتونستم یکی رو انتخاب کنم :)


+ امروز نوزدهم هست، ماه قبل نوزدهم شیرین و پرهیجان و پراسترسی داشتم و امروز یه نوزدهم کسالت بار و خوابالو!

+الحمدلله..

قیاس یک به یک شهر با تو آسان نیست

که بهتر از همگان است؟ بهتر از آنی ... !


#سجاد_سامانی 

+ داشتنِ تو ارزش این همه صبر رو داشت، هر روز که می‌گذره خدا رو بیشتر شکر می‌کنم به خاطرِ نعمتِ داشتنت..!

+ الحمدلله رب العالمین

+ دعامون کنین!

+ عنوان از سعدی..