- ۹۷/۰۶/۱۱
- ۶ نظر
هزاران بار تلاش کردم، نشد و نرسیدم، دعا و توکل و توسل هم ضمیمه کردم، اما باز هم نشد..
هربار خودم رو سرزنش کردم که باید دقت بیشتری میکردم در تمام مراحل، وقت بیشتری براش صرف میکردم، انرژی بیشتری میذاشتم، تلاش بیشتری میکردم..
این بار اما، آخرین تلاشم هست، آخرین فرصتم، تمام نیروی من صرف این کار خواهد شد، تمام توجهام، تمام تلاشم، از هیچ چیزی فروگذار نمیکنم.. تا دیگه نتونم خودم رو مقصر به حساب بیارم، تا پروندهی این کار برای همیشه بسته بشه..
منم و یه دنیا ترس، مثل کسی که فقط تو روزهای پرالتهابش سمت خدا رفته، و حالا نمیتونه انتظار داشته باشد که خدا فرج بزرگی رو پیش روش بذاره..احساس بیپناهی دارم..
برام دعا میکنید..؟!
+ عنوان از حزین لاهیجی