وقتی مادر میشی دیگه تو نور می‌خوابی، تو صدا می‌خوابی، با هر لباسی می‌خوابی..
آخه میدونید... من مادر شدم، دوشنبه‌ی هفته‌ی گذشته، دختر نازم، نرگس ساداتم شد نور زندگی‌م... هر موقع نگاهش می‌کنم اشکم در میاد، نمی‌دونم از خوشحالیه، از ذوقِ، یا به خاطر عظمت خلقت خداست...
دوشنبه‌ی هفته‌ی گذشته، با تب و لرز و کمی بدن درد راهی بیمارستان شدم، و اورژانسی نی‌نی قشنگم رو به دنیا آوردم...
+الحمدلله رب للعالمین
تبریک میگم عزیزم... نورش در قلبت جاودانه...
مادر شدن عجیب ترین و قشنگ ترین حس دنیاس...
قدمش پر از برکت و سلامتی برای همگیتون و لبتون در کنار هم خندون...شاهد بزرگ شدن و موفقیت هاش باشین
پارسال این موقع اتفاق خوبی نیفتاده بود... و چقدر غمگین بودی دوستم...امسال دختر قشنگت در آغوشت هست.... و زیباترین لبخندها روی لبتون.... امیدوارم همیشه شاد باشین کنار هم و اگه اشکی هم میریزی از ذوق و شادی باشه....
همیشه خوش خبر باشی...خیلی خوشحال شدم... دخترا نورن واقعا برا زندگی....روز به روز که بزرگتر میشه قلبت شاد و شادتر میشه و همش میگی واقعا خدایا شکرت که همچین شادی ای به قلبم ریختی...من که صبح و شب شکرگزار خدا هستم برا حضور فرشته کوچولوم توی زندگیمون
قدمش مبارک باشه❤