- ۹۶/۰۱/۱۲
- ۰ نظر
به نامش..
حس می کنم نیاز دارم تغییرات بزرگی در خودم و زندگیم ایجاد کنم، دو روزی هست که تلگرامم رو حذف کردم و حالا بجز وبلاگ به دنیای مجازی وصل نیستم..
تغییر بعدی، شعر..! بلی شعر..آن را هم کم کم دارم می گذارم کنار.. گوشی ام پر بود از شعر و جملات عاشقانه، به صورت انتحاری با همه شان برخورد کردم..وقتی احساساتم برانگیخته می شود نباید بخوانم! باید بیشتر هوای خودم را داشته باشم..
کارهایی به من آرامش می دهد...مثل خیاطی! اصلا سوزن و نخ را که به دست می گیرم احساس زنانه ام به اوج می رسد! هرچند زیاد هم سر در نمی آورم ولی دوخت و دوزهای خلاقانه را دوست دارم..امروز از همان چمدان معروفی که هر دختری در خانه دارد، پارچه ی چادر نماز در آوردم..می خواهم یک مدل جدید بدوزم و برای اعتکاف آماده اش کنم...برای دیدار عاشقانه با خدا..
+ یار جان، این که به چمدانم دست زدم معنی خوبی ندارد، انتظار کمرنگ شده است..گاهی حس می کنم انتظار بودنت از من دختری ضعیف ساخته است..
- ۹۶/۰۱/۱۲