سجی

وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا

سجی

وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا

حس می‌کنم از زمانی که اومدم خونه‌ی خودم از خود قبلیم خیلی فاصله گرفتم..

اصلا عادات و کارها و نیازهام مثل سابق نیست،

دغدغه‌هام عوض شده،

و باید اعتراف کنم این خودِ الآنم رو دوست ندارم..!

به خودم و به رویاهام و آینده کمتر فکر می‌کنم، کمتر توجه می‌کنم..

حتی سیدم هم همینو میگن، چرا کتاب نمی خونی دیگه؟ چرا با دوستات بیرون نمیری؟ چرا ترجمه نمی‌کنی؟ چرا...؟ چرا..؟

 

نمی‌دونم چرا..!

  • سجاء

نظرات  (۳)

  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • سلام عزیزم.

    بعد عروسی معمولا این اتفاق میافته. و حتی بیرون رفتن هم برای من سخت بود. ذهنت کم کم درگیر این میشه که زمان های شخصیت رو پیدا کنی و به فردیت خودت در کنار وظایف و نقش هایی که توی خانواده داری اهمیت بدی.

    من افسردگی گرفتم. برای همینم خیلی طول کشید تا خودمو پیدا کنم.

    شما ولی از قرار گذاشتن با دوستا و قدم زدن روزانه یا چیزای این مدلی شروع کن تا روحیه ات اگر از دست رفته برگرده و کم کم برگردی به اون چیزایی که دوستشون داشتی و برنامه هایی که واسه آینده داری

    پاسخ:
    سلام  دوستم

    جالبه، من از دخترای زیادی این مطلب رو شنیدم، اما نمی‌دونم چرا آقایون چنین معضلاتی ندارن، یا اگر هم دارند کمتر از خانم‌هاست..

    ان شاالله، کم کم به روال سابقم برمی‌گردم..

    به خودت برگرد...این دور شدن از خود رفته رفته تحلیلت میده...منم یه مشکلم دقیقا الانا همینه...حس میکنم نمیرسم به علایقم و این منو واقعا داره اذیت میکنه..

    پاسخ:
    منم این حالت رو دوست ندارم...

    کار خاصی هم نمی‌کنم تو خونه که بگم فلان کار وقتم رو گرفته..

    اما الانا تا یکم سرم خلوت باشه چند ساعتی ترجیح میدم برم پیش مامان...شایدم به خاطر این.‌.!
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • ان شاءالله🌷🤗🌱🌷

    پاسخ:
    🌷🌿

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">